پسربچه ای واردیک بستنی فروشی شدوپشت میزی نشست.
پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد.
پسرک پرسید:یک بستنی میوه ای چنداست؟پیشخدمت پاسخ داد:50سنت.
پسرک دستش رادرجیبش بردوشروع به شمردن پول هایش کرد،بعدپرسید:
یک بستنی ساده چنداست؟پیشخدمت باعصبانیت پاسخ داد: 45سنت.
پسردوباره سکه هایش راشمردوگفت:یک بستنی ساده لطفا.
پیشخدمت بستنی راآوردوبه دنبال کارخودرفت.
پسربچه پس ازخوردن بستنی پول رابه صندوق پرداخت ورفت.
پیشخدمت برای تمیزکردن میزبازگشت وازآنچه دیدحیرت کرد.....
پسربچه درکنارظرف خالی بستنی خودسکه 5سنتی برای پیشخدمت انعام گذاشته بود.
ثروت درزیادی مال نیست،انسان ثروتمندهمیشه بزرگی وبی نیازی می کند.