منظور از افت تحصيلي <كاهش عملكرد تحصيلي دانشآموزان از سطحي رضايت بخش به سطحي نامطلوب است> بهترين شاخص براي <بررسي افت و پيشرفت تحصيلي> سطح عملكرد قبلي و فعلي خود دانش آموز است.
ابعاد افت تحصيلي دانش آموز كه بهم وابسته هستند عبارتند از:
مدرسه
عدم هماهنگي مدرسه و خانواده در مسائل تربيتي و آموزشي به علت عدم مراجعة والدين به مدرسه و يا عدم فراخوني اولياء به مدرسه از جانب مسئوولان فعاليت هاي تربيتي خانه و مدرسه با يكديگر در تعارض بوده، براي دانشآموز ايجاد حيرت و سرگرداني ميكند.
• تعويض معلمان در حين سال تحصيلي و تغييرات ناشي از مرخصي هاي زايمان خواهران معلم، اعمال روشهاي آمرانه و تنبيهي، وجود محيطهاي خشك خالي از محبت، باعث ميشود برخي از دانشآموزان ازمدارس فرار كنند يا به كلي ترك تحصيل نمايند.
• عواملي چون عدم توجه معلمان به تفاوتهاي فردي درامر آموزش، روش هاي ارزشيابي غلط و سطح دشواري امتحانات، كمبود تجهيزات و وسايل آموزشي، ميتواند افت تحصيلي را در پي داشته باشد.
• در كلاسهاي درس معمولاً معلم از شاگردان سؤال ميكند و آنها پاسخ ميگويند اين پرسش و پاسخ ها اغلب طوطي وار بوده ونيز عدم درك ارتباط بين مطالب درسي و تجارب واقعي زندگي و احياناً مشاهده تضاد و تناقض بين اين دو موجب ميشود كه يادگيرنده درسراسر موضوع يادگيري مقاومت منفي از خود نشان دهد و همين امر نگرش منفي نسبت به درس و مدرسه يكي از علل عمده افت تحصيلي به شمار ميرود.
• ويژگيهاي رواني و جسماني دانشآموزان، به بيان ديگر يكي از عوامل مهم در يادگيري دروس، تمركز حواس دانشآموزان مي باشد دانشآموزاني كه دچار اضطراب و ناراحتي هايي ازاين قبيل باشند، از نظر تحصيلي دچار افت ميگردند و سلامت رواني آنها به خطر ميافتد كه والدين ميبايست در بهبود سلامت آنها بكوشند.
منظور از افت تحصيلي <كاهش عملكرد تحصيلي دانشآموزان از سطحي رضايت بخش به سطحي نامطلوب است> بهترين شاخص براي <بررسي افت و پيشرفت تحصيلي> سطح عملكرد قبلي و فعلي خود دانش آموز است.
ابعاد افت تحصيلي دانش آموز كه بهم وابسته هستند عبارتند از:
مدرسه
عدم هماهنگي مدرسه و خانواده در مسائل تربيتي و آموزشي به علت عدم مراجعة والدين به مدرسه و يا عدم فراخوني اولياء به مدرسه از جانب مسئوولان فعاليت هاي تربيتي خانه و مدرسه با يكديگر در تعارض بوده، براي دانشآموز ايجاد حيرت و سرگرداني ميكند.
• تعويض معلمان در حين سال تحصيلي و تغييرات ناشي از مرخصي هاي زايمان خواهران معلم، اعمال روشهاي آمرانه و تنبيهي، وجود محيطهاي خشك خالي از محبت، باعث ميشود برخي از دانشآموزان ازمدارس فرار كنند يا به كلي ترك تحصيل نمايند.
• عواملي چون عدم توجه معلمان به تفاوتهاي فردي درامر آموزش، روش هاي ارزشيابي غلط و سطح دشواري امتحانات، كمبود تجهيزات و وسايل آموزشي، ميتواند افت تحصيلي را در پي داشته باشد.
• در كلاسهاي درس معمولاً معلم از شاگردان سؤال ميكند و آنها پاسخ ميگويند اين پرسش و پاسخ ها اغلب طوطي وار بوده ونيز عدم درك ارتباط بين مطالب درسي و تجارب واقعي زندگي و احياناً مشاهده تضاد و تناقض بين اين دو موجب ميشود كه يادگيرنده درسراسر موضوع يادگيري مقاومت منفي از خود نشان دهد و همين امر نگرش منفي نسبت به درس و مدرسه يكي از علل عمده افت تحصيلي به شمار ميرود.
• ويژگيهاي رواني و جسماني دانشآموزان، به بيان ديگر يكي از عوامل مهم در يادگيري دروس، تمركز حواس دانشآموزان مي باشد دانشآموزاني كه دچار اضطراب و ناراحتي هايي ازاين قبيل باشند، از نظر تحصيلي دچار افت ميگردند و سلامت رواني آنها به خطر ميافتد كه والدين ميبايست در بهبود سلامت آنها بكوشند.
يكي ازعوامل مهمي كه در افت تحصيلي دانشآموزان مطرح است خانواده ميباشد، مثلاً هر قدر شمار فرزندان بيشتر باشد مسئووليت والدين سنگينتر است.بنابراين اگر خانوادهاي طالب فرزندان زياد است بايد توانايي وقدرت ارائة زندگي خود را نيز افزونتر ساخته، بتواند در همة ابعاد به بچهها رسيدگي كند. والدين فقط در مورد ازدياد نسل احساس مسئوليت ميكنند ودر زمينه تربيت و رشد آنها معتقدند كه خودشان بزرگ
مي شوند.
مورد ديگري كه قابل ذكر است، امنيت محيط خانواده است، نحوة ارتباط والدين با يكديگر اثر مستقيم روي بچهها دارد. محيط خانوادهاي كه مبدل به كانون تشنج و درگيري والدين گرديده، بچهها شديداً احساس عدم امنيت كرده، سعي درگريز از محيط خانواده خواهندداشت.
همچنين رسيدگي والدين و مربيان به غيبتهاي دانشآموزان و جبران عقبماندگي هاي درسي نقش مهمي در پيشرفت تحصيلي آنان دارد. به عبارت ديگر عدم آگاهي و يا بيتوجهي والدين و پشت به غيبت هاي پي در پي دانش آموزان ، سبب ميشود كه لطمه شديدي به يادگيري آنان وارد آيد و دچار افت تحصيلي شوند.
علاه بر موارد فوق مسألة سواد والدين است كه ازعوامل مهم در پيشرفت يا افت تحصيلي دانشآموزان محسوب مي شود اگر بچهها در ميحط خانواده احساس
پشت گرمي نمايند و هرگاه از نظر درسي مشكلي برايشان پيش آيد، مطمئن باشندكه اولياء آنها را كمك ميكنند، دراين صورت دلگرمي بيشتري درس ميخوانند.
شايان ذكر است كه عدم حضور يكي از والدين نيز بر موفقيت و عدم موفقيت تحصيلي دانشآموزان تأثير مستقيم دارد. به طوري كه از دست دادن پدر يامادر به احتمال زايد مسائل و مشكلات عاطفي فراواني را ميتواند در دانشآموزان، مخصوصاً در دورة ابتدايي و راهنمايي ايجاد كند و در نتيجه بر موفقيت تحصيلي آنها اثر بگذارد.
وضعيت اقتصادي نيز از جمله عواملي است كه درموفقيت تحصيلي دانشآموز مؤثر ميباشد. فقر و محدوديت در عين حال كه براي عدهاي داراي سازندگي است،ولي براي عدهاي تخريب كننده است، مخصوصاً زماين كه ارزشهاي اخلاقي هم دركار نباشد
• توجه: براي يادگيري و به خاطر سپردن هر مطلبي اولين شرط، توجه به آن مطلب است. علت افت و شكست تحصيلي بعضي از دانش آموزان ناشي از عدم توجه به معلم و مواد تدريس شده و نيز عدم تمركز حواس هنگام مطالعه و انجام تكليف درسي است.
• انگيزه: انگيزه به حالت هاي دروني فرد كه موجب هدايت رفتار او به سوي نوعي هدف است گفته ميشود انگيزه موتور حركت هر فردي است.بعضي از دانش آموزان اين انگيزه را براثر تلقين منفي از دست ميدهند مثلاً من نميتوانم مطالب درسي را يادبگيرم، در يادگيري رياضي علوم فيزيك و … ضعيف ميباشم، در حفظ كردن مطالب درسي ناتوانم. همين احساس ضعف تأثير بسياري در كاهش يادگيري از سطحي مطلوب و رضايت بخش به سطحي نامطلوب دارد كه سليگمن اين گونه عدم يادگيري را درماندگي آموخته ناميده.
شيوه هاي مقابله با افت تحصيلي
• روشهاي ترميمي و جبراني مقابله با افت تحصيلي
هدف از شيوه هاي آموزشي فوق ارائه اقداماتي به منظور بهبود وضعيت تحصيلي دانش آموزان و افزايش كارآيي مدرسه است . هدف اينست كه دانش و مهارتهايي به دانش آموزان منتقل گردد تا در جهت موفقيت تحصيلي و اجتماعي از آن استفاده كنند.
• آموزش و پرورش جبراني
مدرسه مي كوشد تا با تنظيم برنامه هاي آموزشي و تربيتي خاص ، دانش آموزان را براي تسلط بر درس هاي مشكل آماده كند، از آن جمله كلاسهاي جبراني در مدارس كه به منظور بالا بردن سطح يادگيري دانش آموزان و بنية علمي آنان برنامه ريزي مي شود در اين روش مشاور جهت آگاه كردن والدين و ايجاد انگيزة درسي دانش آموزان نقش اساسي دارد.
• آموزش متقابل
استفاده از برخي دانش آموزان براي تدريس به دانش آموزان ديگر ، اين روش آموزشي كه با عنوان هاي مختلف مانند روش شاگرد – معلمي ، خليفه گري ناميده مي شود كه در ايران سابقة طولاني شاگرد معلمي را مي توان در مكتب خانه هاي قديم و در حوزه هاي علميه جست جو كرد. در اين روش دانش آموز نقش معلم را بازي مي كند كه به او شاگرد معلم گفته شود، شاگرد معلم تلاش مي كند تا با استفاده از ابتكار و خلاقيت خود دانش آموزان را به يادگيري فرا خواند.
• برگزاري كلاسهاي آموزش خانواده و ادارة آنها توسط صاحبان تعليم و تربيت و ارتباط اولياء با مدرسه و مسئولان ، بالا بردن اطلاعات خانواده و نحوة برخورد مناسب با فرزندان ، برگزاري جلسات مشاوره اي با والدين و دانش آموزاني كه دچار افت تحصيلي مي باشند و تقويت روحيه همكاري ، و تقويت اعتماد بنفس ، تلاش ، تكاپو و ايجاد انگيزة مثبت جهت تحصيل
• برنامه هاي آموزشي ، آموزشگاه به گونه اي تنظيم شود كه دانش آموز زياد خسته و يا زده از تحصيل نشود و به صورتي طرح ريزي شود كه با استعداد و توان
دانش آموزان در سطوح مختلف تناسب داشته باشد
• اولياء زمينه استفاده از تفريحات سالم و ورزشهاي مناسب براي فرزندان خود فراهم كنند .
• مدير و معاونين و دبيران مي بايست رابطة عاطفي با دانش آموز برقرار كنند بطوريكه دانش آموز مدرسه را محل امن بداند و در آن احساس امنيت كند و از بر چسب زدن به دانش آموزان ضعيف جداً خودداري شود و معلمان سعي كنند ميزان انگيزش تحصيلي را در دانش آموزان به حد بالايي برسانند.
• وسايل و امكانات و تجهيزات مدارس به منظور بالا بردن ميزان كميت و كيفيت يادگيري دانش آموزان به كار گرفته شود تا در يادگيري دانش آموزان تاثير مثبت داشته باشد .
• كلاسهاي آموزش ضمن خدمت و دانش افزايي براي ارتقاي دانش و آموزش روشهاي نو در تعليم و تربيت برگزار شود.
• ت• وجود برنامه درسي منسجم و هماهنگ براي دانش آموز . گاهي برنامه درسي طراحي شده از طرف مدرسه مناسب نيست عموماً دانش آموزان خسته مي شوند.
• تعويض مكرر معلمان در طول سال تحصيلي و ناتواني بعضي از دانش آموزان به منظور سازگاري با روش تدريس و خصوصيات معلم ممكن است در مقاطع آموزشي منجر به افت تحصيلي شود .
• تحصيل دانش آموز در رشته اي غير از رشته تحصيلي دلخواه: در اوايل سال تحصيلي دانش آموزان مجبور به تحصيل در رشته اي غير از رشته دلخواه مي شوند معمولاً به علت كمبود فضاي آموزشي ، عدم موافقت اداره با تشكيل كلاس ، عدم موافقت خانواده با دانش آموز و دوري مسافت براي تحصيل در رشته مورد علاقه.
• برگزاري كلاسها بصورت كاربردي و عملي: درسهايي كه اغلب به شكل تئوري تدريس مي شود دانش آموز را دچار يك روزمرگي مي كند.
• گذاشتن اردوهاي تفريحي – علمي – آموزشي براي دانش آموز: اگر در سراسر سال تحصيلي براي دانش آموز اردوهاي آموزشي و تفريحي تدارك ديده شود و به اين ترتيب آنها از محيط يكنواخت مدرسه كه در چارچوب قوانيني خاص اداره مي شود دور شوند . چه اشكالي دارد كه برخي از درسها در محيطهاي باز طبيعت تدريس شود .
• دور شدن دانش آموز از محيطي نظام مند: هميشه تصور ما از كلاس و مدرسه فضايي است بسته با تخته سياه . در حالي كه اگر بخشي از آموزش و پرورش در كلاس درس و بخش ديگر الزاماً خارج از كلاس صورت گيرد قطعاً محيطي خشك و دلزده براي دانش آموز فراهم نمي شود به عنوان مثال اگر درس تاريخ علاوه بر كلاس در موزه ها و يا اماكن تاريخي نيز ارائه شود در يادگيري بسيار موثر خواهد.
• در اختيار گذاردن امكانات مناسب براي آزمايشگاه ها و مراكز علمي : به عنوان مثال اكثر مدارس براي استفاده از آزمايشگاهي نظير زيست و يا شيمي كه تحت پوشش آموزش و پرورش هستند با مشكل مواجهند. من جمله رفت و آمد دانش آموز آيا بهتر نيست اينگونه مراكز استفاده عمومي داراي وسيله نقليه باشند تا با شرايطي خاص و آسان ، مدارس استفاده نمايند.
• هماهنگ كردن ادارات آموزش و پرورش با ديگر مراكز علمي ، در اين صورت ميتوان دانش آموزان را با تحقيقات و پژوهشهايي آشنا كرد كه مطمئناً براي كاربردي بودن دروس آنان لازم است و آنان را به تحقيق و پژوهش تشويق مي كند.
• تفهيم درست انضباط به دانش آموز : كه متأسفانه اكثر اوقات تعبير و تفسير ما از انضباط درست نيست ما هميشه دانش آموزان را ساكت و آرام مي خواهيم كه همين مساله باعث ركود و سكوت دانش آموز مي شود . در خيلي موارد به علت كمبود فضاي آموزشي حتي در ساعات ورزش از آنان مي خواهيم بدون سر و صدا بازي كنند.
• عدم هماهنگي دبيران با يكديگر: آيا بهتر نيست براي ارزشيابي دانش آموزان با ساير فعاليتها از برنامه كاري ديگر همكاران مطلع باشيم متأسفانه بيشتر اوقات معلم فقط درس خود را مي بيند و بس و با تكليف زياد غير كاربردي ، وقتي براي ساير دروس دانش آموز باقي نمي گذارد.
•ايجاد ارتباط خوب و مناسب بين پرسنل مدارس و اولياء دانش آموزان
• ايجاد ارتباط صميمي و عاطفي بين دبير و دانش آموز
• ايجاد انگيزش در دانش آموز براي فعاليتهاي علمي و درسي ابتدا بصورت گروهي و سپس بصورت فردي
• تدريس دروس بصورتي كه باعث انگيزش دانش آموز براي اظهار نظر شود و ايجاد فرصت مناسب براي بحث و گفتگو
•تشويق دانش آموزان به اشكال مختلف: معمولاً دانش آموز به هنگام اشتباه سرزنش مي شود ولي براي فعاليت صحيح تشويق نمي شود.
• توجه به پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در طول سال تحصيلي.
•برگزاري مسابقات علمي بين دانش آموزان آموزشگاهي
•ايجاد خلاقيت در دانش آموزان و دادن تكليف خلاقه به جاي تكاليف خشك و يكنواخت
•رفع تبعيض بين دانش آموزان زا سوي معلم و كادر مدرسه
•توجه به تغيير رفتار ( اخلاقي – عاطفي و … ) دانش آموز
• توجه به تفاوتهاي فردي دانش آموزان ( ضعفهاي مهارتي ، سطح اقتصادي ، خانوادگي ، شرايط محيطي …
•آشنايي با علايق و رغبتهاي متنوع آنان
• آگاهي از سوابق تحصيلي دانش آموز
•محيط آرام خانواده، تغذيه مناسب ، شرايط مناسب براي مطالعه و دوري از اضطراب عداد دانش آموزان در كلاسها تقليل يابد و در مورد برنامه ها نظارت و ارزشيابي بيشتري صورت پذيرد